امام رضا ع و تربیت کودک
حکیمه خواهر امام رضا(ع) گفته است: وقتی زمان وضع حمل خیزران، مادر حضرت جواد(ع)، رسید، حضرت رضا(ع) مرا صدا زد و فرمود: هنگام وضع حمل، پیش او حاضر باش و همراه او و قابله درون اتاق برو. آن گاه حضرت چراغی در اتاق گذاشت و در آن را بست. هنگام وضعحمل خیزران چراغ خاموش شد و او ناراحت گردید. در این وضیعت بودیم که حضرت جواد(ع) به دنیا آمد در حالی که بر روی او چیز نازکی مانند پارچه بود، نورش تمام اتاق را روشن کرد و ما به آن نگاه می کردیم. آن گاه او را در آغوش گرفتم و آن پرده را از او جدا کردم. در این هنگام امام رضا(ع) آمد، در اتاق را باز کرد، جواد(ع) را گرفت، در گهواره گذاشت و به من فرمود: «یا حکیمه الزمی مهده»؛ حکیمه مراقب گهوارهاش باش ...
کودک و سلامتی
از ویژگی های دین اسلام تاکید بر پرورش همه ابعاد زندگی انسان است. هر چند در تربیت اسلامی پرورش ابعاد معنوی هدف اصلی و نهایی است؛ اما دستیابی به آن هدف بزرگ در پرتو داشتن جسمی سالم و روانی با نشاط امکان پذیر است. در سیره تربیتی امام رضا(ع)، علاوه بر تاکید بر سایر ابعاد، به رعایت بهداشت، تغذیه سالم و نیز عوامل غیر مادی مؤثر در سلامتی مانند صدقه و عقیقه توجه خاص شده است. آن حضرت، در بخشی از مطالبی که برای مامون نوشت، چنین نگاشت: عقیقه کردن برای پسر و دختر، نامگذاری، تراشیدن موهای سر نوزاد در روز هفتم و معادل وزن موها طلا یا نقره صدقه دادن لازم است. در سخن دیگری به نقل از پیامبر اکرم(ص) فرمود: فرزندان تان را در روز هفتم ختنه کنید.
علاوه بر این ها، تغذیه سالم و مقوی فرزند مورد توجه حضرت بود. یحیی صنعانی می گوید: در منی بر حضرت رضا(ع) وارد شدم، در حالی که جواد(ع) در دامان حضرت نشسته بود و حضرت به او موز می داد.
صحبت با کودک
قدرت درک کودک اندک است و توان فهم معانی کلمات را ندارد. در عین حال سخن گفتن با او نشانه توجه والدین به اوست. کودک این توجه را نوعی اظهار محبت و ابراز عاطفه می داند و با تمام ضعف و نقصان، گاه با لبخند و زمانی با حرکات دست و پا به آن پاسخ می دهد. علاوه بر این، مشاهده چگونه سخن گفتن والدین، به ویژه حرکات لب، زمینه مساعدی برای آموزش سخن گفتن کودک پدید می آورد. کلیم بن عمران می گوید: به امام رضا(ع) گفتم: از خدا بخواه به تو فرزندی دهد. حضرت فرمود: من صاحب یک فرزند می شوم و او وارثم خواهد شد. هنگامی که امام جواد(ع) به دنیا آمد، حضرت رضا(ع) به اصحابش فرمود: فرزندی به دنیا آمد که شبیه موسی بن عمران شکافنده دریاست و مانند عیسی بن مریم مادرش پاک و مطهر است. راوی در ادامه می گوید: و کان طول لیلته یناغیه فی مهده؛ حضرت در تمام طول شب با او صحبت می کرد.
محبت
محبت داروی شفابخش دردها، تسکین دهنده قلب هاست و بهترین راه حل مشکلات و ناسازگاری های تربیتی است. محبت بجا، در هر مکان و زمان و در هر مقطع و سن، وسیلهای کارآمد و مؤثر است. همگان، در هر سن و موقعیت، به عاطفه و محبت نیازمندند؛ اما کودکان، نوجوانان و جوانان بیش از دیگران تشنه جام زلال محبتند. رفتار نابجا و ناقص شان را محبت اصلاح می کند و ناسازگاری و پرخاشگری نابجایشان را داروی محبت از میان می برد. آری، با محبت می توان بسیاری از گره ها را گشود و راه های ناهموار را هموار کرد. امام رضا(ع) از این شیوه مؤثر تربیتی به شکل های گوناگون بهره می گرفت. گاهی اوج محبت خود را در قالب جمله زیبای«بابی انت و امی»(پدر و مادرم به فدایت) نشان می داد و زمانی او را در آغوش می گرفت، به سینه خود می فشرد و می بوسید. اباصلت می گوید: هنگامی که جواد(ع) بربستر شهادت پدر وارد شد، حضرت رضا(ع) از بستر برخاست، به سوی او رفت، دست برگردنش انداخت، او را به سینه فشرد، میان دو چشمش را بوسید و با او سخن گفت... محبت کلید حل بسیاری از مشکلات تربیتی است. گاهی والدین در مقابل اصرار زیاد کودکان بر خواسته ای غیر معقول یا غیر ممکن، رفتاری تند و نامناسبابراز می کنند؛ ولی حتی در چنین موقعیتی رفتار محبت آمیز مناسب تر و مؤثرتر است. امیه بن علی نقل می کند: در سالی که امام رضا(ع) حج به جای آورد و سپس به خراسان رفت، من در مکه همراه امام(ع) بودم و امام جواد(ع) نیز همراهش بود. امام(ع) با خانه کعبه وداع کرد. وقتی طوافش تمام شد، به طرف مقام[ابراهیم] رفت و در آن جا نماز گزارد. جواد(ع) که خردسال بود، بر دوش موفق(غلام حضرت) طواف داده می شد. جواد(ع) به طرف حجر[اسماعیل] رفت، در آن جا نشست و این امر مدتی طول کشید. موفق به او گفت: جانم به فدایت باد، برخیز. او فرمود: برنمی خیزم تا وقتی که خدا بخواهد و در چهرهاش غم نمایان شد. موفق خدمت امام رضا(ع) آمد و گفت: جانم به فدایت باد، جواد(ع) در حجر نشسته، برنمی خیزد. امام رضا(ع) به طرف جواد(ع) آمد و فرمود: برخیز، ای حبیب من. جواد(ع) فرمود: چگونه برخیزم، درحالی که شما با کعبه چنان وداع می کنید که گویا هرگز به سویش باز نمیگردید! [برای بار سوم] امام رضا(ع) فرمود: برخیز، ای حبیب من. جواد(ع) برخاست. از این حدیث شریف در می یابیم که امام رضا(ع) در مقابل اصرار جواد(ع) هرگز به او تندی نکرد؛ بلکه با جملات محبت آمیزی چون«قم یا حبیبی» و صبر و حوصله فرزند خردسالش را قانع کرد.
احترام
بی شک هر انسانی در هر مقطع سنی، با توجه به برداشتی که از ارزش و منزلت خویش دارد، برای خود احترام و شخصیت قایل است. هر انسانی خود رادوست دارد و دوست دارد که مورد احترام دیگران واقع شود. کودک و نوجوان نیز هر چند به رشد اجتماعی و عقلانی کافی نرسیده است؛ اما برای خود احترام قایل است. بدین جهت رفتار احترام آمیز والدین و مربیان نقش مؤثری در تربیت و رشد او دارد. امام رضا(ع) برای جواد(ع) احترام بسیار قایل بودند و از این شیوه مؤثر در تربیت فرزند بسیار بهره می برد. محمد بن ابی عباد، که به تصویب فضل بن سهل امور نگارش حضرت رضا(ع) را به عهده گرفته بود، می گوید: حضرت رضا(ع) همواره از فرزند بزرگوارش محمد با کنیه[که نزد عرب علامت بزرگداشت و احترام است] نام می برد و می فرمود: ابوجعفر به من چنین نوشت و من به ابوجعفر چنین نوشتم. با آن که امام جواد(ع) در مدینه به سر می برد و کودکی بیش نبود، حضرت رضا(ع) وی را بسیار احترام می کرد و نامه هایی که از حضرت جواد به وی می رسید،با کمال بلاغت و نیکویی پاسخ می داد ...
تشویق
تشویق در تربیت کودک و نوجوان بسیار مؤثر است. تشویق بجا و مناسب در فرزندان ایجاد انگیزه و شوق می کند و آنان را برای انجام کارهای بزرگ تر آماده می سازد. در واقع تشویق نردبان پیشرفت و موفقیت آن هاست. بدین جهت این شیوه نیز مورد توجه حضرت رضا(ع) بود. زکریا بن آدم می گوید: خدمت امام رضا(ع) بودم که حضرت جواد(ع) را نزد ما آوردند. او، که حدود چهار ساله بود، دست ها را بر زمین نهاد و سرش را به طرف آسمان بلند کرد و به فکر فرو رفت. امام رضا(ع) به او فرمود: جانم به فدایت باد، در چه موضوعی چنین اندیشه می کنی؟ فرمود: در آن چه نسبت به مادرم فاطمه(س) انجام دادهاند. به خدا قسم، آن ها را از قبر بیرون می آورم، می سوزانم و خاکسترشان را به دریا می ریزم. امام رضا(ع)[در مقابل کار نیکویش] او را به خود نزدیک ساخت، بین دو چشمش را بوسید و فرمود: پدر و مادرم به فدایت باد، تو برای امامت شایستگی داری.»
نظارت والدین
زندگی صحنه درس و تجربه است. آنان که بیشتر عمر خود در کسب تجارب صرف کردهاند، در رویارویی با دشواری ها از توان فزون تر برخور دارند. کودکان و نوجوانان بهره کمتری از تجربه دارند و بدین سبب به نظارت و کمک والدین نیازمندترند. نظارت مستمر و حساب شده بر وضعیت اخلاقی، تحصیلی و رفتاری فرزند یک ضرورت انکار ناپذیر در امر تربیت است؛ البته این نظارت باید منطقی و حتی الامکان غیر مستقیم و بجا باشد. نکته مهم این است که نظارت به مواقع حضور والدین، به ویژه پدر، در کانون خانواده اختصاص ندارد؛ بلکه حتی وقتی پدر برای مدتی از کانون خانواده فاصله می گیرد و حضور فیزیکی ندارد، باید هم چنان از وضعیت فرزندانش آگاه باشد و بر کار آن ها نظارت کند. سفارش های پیش از مسافرت و مکاتبه با فرزند در طول سفر، امری ضروری و کار ساز است. حضرت رضا(ع) که به سبب ستم فرمانروایان ناگزیر مدتی دوراز وطن و خاواده به سر برد، به شکل های گوناگون هم چون نامه و پیام های شفاهی از دور بر وضعیت فرزندش جواد(ع) نظارت می کرد و راهنمایی های لازم را به وی ارائه می دادند. چنان که پیش از رفتن به خراسان درباره فرزندانش آن چه شایسته می نمود، سفارش کرد. اشاره به دو نمونه از رفتار آن حضرت در این زمینه بسیار سودمند می نماید:
قبل از سفر
ابی محمد وشاء از امام رضا(ع) نقل کرد که حضرت فرمود: هنگامی که خواستم از مدینه به سوی خراسان حرکت کنم، اهل و عیال خود را جمع کردم و از آن ها خواستم که با صدای بلند بر من بگریند. سپس دوازده هزار دینار بین آن ها تقسیم کردم و گفتم: من هرگز به سوی شما بر نمی گردم. سپس دست جواد(ع) را گرفتم، وارد مسجد پیامبر(ص) شدم، دست او را بر قبر گذاشتم و از رسول خدا(ص) نگهداریاش را طلب کردم. جواد(ع) [رازکارم را] دریافت و گفت: پدر و مادرم به فدایت، به سوی دشمن می روی؟ حضرت همه وکلاء و خدام خود را سفارش کرد که به سخنان جواد(ع) گوش فرا دهند، از او اطاعت کنند، با او مخالفت نورزند و بعد از وفات من به وی بگروند. و آن ها را آگاه کردم که او امام بعد از من و جانشین من است ...
بعد از سفر
ابن ابی نصر می گوید امام رضا(ع) در نامهای به حضرت جواد(ع) چنین نوشته بود: ای اباجعفر، به من اطلاع دادند که خدام، هنگام خروج شما ازخانه، شما را از در کوچک بیرون می برند و این به خاطر بخل آن هاست تا از شما به کسی خیری نرسد؛ [فرزندم] به حقی که بر گردن تو دارم، از تو می خواهم که ورود و خروجت فقط از در بزرگ باشد. هنگامی که خواستی از خانه خارج شوی، همراه خود طلا و نقره داشته باش و هر که از تو چیزی خواسته، عطا کن. اگر عموهایت از تو طلب کمک کردند، کمتر از پنجاه دینار عطا نکن و بیشتر از آن به اختیار توست. اگر از عمه هایت کسی از تو کمک خواست، کمتر از بیست و پنج دینار مده و بیشتر از آن به اختیار توست. [فرزندم،] این سفارش من به خاطر رشد و رفعت مقام توست، پس به دیگران انفاق کن و از خدای صاحب عرش، ترس فقر و تنگدستی نداشته باش.
خود اتکایی
توجه به استقلال و خوداتکایی از نکات مهم تربیتی است. همگام با رشد جسمانی و افزایش سن، توقعات و انتظارات مردم از کودک افزایش می یابد و او باید خود را برای ایفای نقش در جامعه آماده سازد. از طرفی وابستگی فرزند به والدین، به ویژه پدر، نه مطلوب است و نه همواره ممکن. زیرا امکان پیش آمدن موقعیت ویژه و محروم شدن فرزند از کمک والدین انکار ناپذیر است. بنابراین، والدین باید ضمن نظارت صحیح و حساب شده به تدریج زمینه استقلال و خوداتکایی را در فرزندان شان به وجود آورند و با واگذاری مسئولیت بدانان قدرت اداره زندگی را در آن ها تقویت کنند. از نکات بسیار زیبای سیره تربیتی امام رضا(ع) توجه به این امر مهم است. آن حضرت به خوبی برای فرزندش جواد(ع) آینده نگری فرمود و چون می دانست فرزندش در نوجوانی مسئولیت بزرگ رهبری جامعه اسلامی را به عهده می گیرد با واگذاردن مسئولیت ها به وی قدرت مدیریت و رهبری را در او تقویت کرد. امام هشتم(ع)، هنگامی که در مدینه بود، اداره امور خویش را عملا به فرزندش وا نهاد و حضرت جواد(ع)، با این که کودک و نوجوان بود، به خوبی از عهده این امر برآمد. حنان بن سدیر می گوید: ... پیوسته حضرت جواد(ع) با این که کودک و نوجوان بود، اداره امورحضرت رضا(ع) را در مدینه به عهده داشت و به خادمان حضرت امر و نهی می کرد و هیچ یک از خدمتگزاران با وی مخالفت نمی کرد. این سخن بدان معناست که حضرت جواد(ع) به خوبی مدیریت می کرد و آن ها با او مخالفت نمی کردند.
پرورش بعد عقلانی
تربیت باید همه جانبه باشد. پرورش بعد عقلانی و شکوفا ساختن استعداد منطق و استدلال در فرزند یکی از مهم ترین ابعاد تربیت است. منطقی بار آوردن فرزند سبب می شود درست بیندیشد، منطقی تصمیم بگیرد، منطقی رفتار کند و در صورت لزوم، بی هیچ هراسی از دیدگاه ها و رفتارهای خود دفاع کند. سیره تربیتی حضرت رضا(ع) از این منظر نیز الگویی کامل برای همه رهروان آن حضرت است. بنان بن نافع نقل می کند که روزی مامون از جایی که حضرت جواد(ع) با کودکان بازی می کرد، می گذشت. کودکان از ترس میدان بازی را ترک کردند و تنها جواد(ع) آن جا ایستاد. مامون از او پرسید: چرا همراه بچه ها فرار نکردی؟ فرمود: گناهی مرتکب نشدم تا از ترس بگریزم و جاده هم تنگ نیست تا آن را برایت باز کنم، از هر جا می خواهی عبور کن. مامون [از این پاسخ تعجب کرد و] پرسید: تو کیستی؟ حضرت در جواب فرمود: من محمد بن علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن علی بن الحسین بن علی بن ابیطالب(ع) هستم ...
منبع: سایت حوزه
درباره سايت
طبقه بندی موضوعی
- پیام های انصار المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) (۶)
- پیام های پیش به سوی ظهور (۴۱)
- پیام مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی (۱)
- سوال جوانان غیرمسلمان و پاسخ قرآن (۱۸)
- سوال من و پاسخ او (تدبر در قرآن) (۱۸)
- درک حضور امام زمان (عج) و مقدمه سازی ظهور (۳۲)
- مطالب کلاس های دارالقرآن (۲۰)
- پیام ها و مطالب ماه مبارک رمضان (۱۱)
- معرفت نفس (۲)
- پیام های بعد از اربعین 92 (۱۷)
- پیام های ماه رمضان (۸)
- با دیدی ولایی در قرآن تدبر کنیم (۴)
- قدر شب های قدر را بدانیم (۳)
- تدبر در ادعیه (۲)
- محورهای تبلیغ خصوصا در پیاده روی اربعین (۱۹)
- شبکه جهانی مبلغین اربعین (۱۳)
- سازماندهی برای ظهور (۵)
- شناخت ولایت (۲۸)
- اعتکاف (۴)
آخرين مطالب
-
-
📣 دیگه وقتشه /
يكشنبه ۷ مرداد ۱۴۰۳ -
اتحاد راه رسیدن به قله است رأی ریاست جمهوری
شنبه ۹ تیر ۱۴۰۳ -
#یاران_منجی_آماده_میشوند_۳
دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ -
#از_خانه_تا_خدا_۲
دوشنبه ۴ تیر ۱۴۰۳ -
#از_خانه_تا_خدا_۱
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ -
در جهت پیشبرد اهداف زیر بنایی مهدوی ۱۴۰۳/۰۳/۲۰
دوشنبه ۲۸ خرداد ۱۴۰۳ -
#از_خانه_تا_خدا
سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ -
#یاران_منجی_آماده_میشوند_۲
سه شنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۳ -
# یاران_منجی_آماده_میشوند_۱
پنجشنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۳
بایگانی
- شهریور ۱۴۰۳ (۱)
- مرداد ۱۴۰۳ (۱)
- تیر ۱۴۰۳ (۳)
- خرداد ۱۴۰۳ (۹)
- ارديبهشت ۱۴۰۳ (۷)
- فروردين ۱۴۰۳ (۳۰)
- اسفند ۱۴۰۲ (۹)
- بهمن ۱۴۰۲ (۷)
- آذر ۱۴۰۲ (۴)
- آبان ۱۴۰۲ (۱)
- مهر ۱۴۰۲ (۵)
- شهریور ۱۴۰۲ (۳)
- مرداد ۱۴۰۲ (۱)
- تیر ۱۴۰۲ (۳)
- اسفند ۱۴۰۱ (۱)
- بهمن ۱۴۰۱ (۲)
- آبان ۱۴۰۱ (۵)
- بهمن ۱۴۰۰ (۱۱)
- اسفند ۱۳۹۹ (۹)
- دی ۱۳۹۹ (۲)
- تیر ۱۳۹۹ (۱۰)
- خرداد ۱۳۹۹ (۸)
- ارديبهشت ۱۳۹۹ (۲)
- فروردين ۱۳۹۹ (۲)
- اسفند ۱۳۹۸ (۷)
- بهمن ۱۳۹۸ (۱)
- آبان ۱۳۹۸ (۳)
- مهر ۱۳۹۸ (۱)
- مرداد ۱۳۹۸ (۳)
- تیر ۱۳۹۸ (۲)
- خرداد ۱۳۹۸ (۱۵)
- ارديبهشت ۱۳۹۸ (۱۲)
- اسفند ۱۳۹۷ (۷)
- بهمن ۱۳۹۷ (۳)
- دی ۱۳۹۷ (۶)
- آذر ۱۳۹۷ (۳)
- مهر ۱۳۹۷ (۱)
- تیر ۱۳۹۷ (۲)
- فروردين ۱۳۹۷ (۱)
- اسفند ۱۳۹۶ (۱)
- بهمن ۱۳۹۶ (۲)
- دی ۱۳۹۶ (۱)
- آذر ۱۳۹۶ (۱)
- آبان ۱۳۹۶ (۱۰)
- مهر ۱۳۹۶ (۳)
- شهریور ۱۳۹۶ (۳)
- تیر ۱۳۹۶ (۱)
- خرداد ۱۳۹۶ (۱)
- فروردين ۱۳۹۶ (۵)
- اسفند ۱۳۹۵ (۳)
- بهمن ۱۳۹۵ (۴)
- دی ۱۳۹۵ (۳)
- آذر ۱۳۹۵ (۲)
- آبان ۱۳۹۵ (۲)
- مهر ۱۳۹۵ (۴)
- شهریور ۱۳۹۵ (۳)
- مرداد ۱۳۹۵ (۳)
- تیر ۱۳۹۵ (۶)
- خرداد ۱۳۹۵ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۵)
- فروردين ۱۳۹۵ (۲)
- اسفند ۱۳۹۴ (۱)
- بهمن ۱۳۹۴ (۲)
- دی ۱۳۹۴ (۴)
- آذر ۱۳۹۴ (۳)
- آبان ۱۳۹۴ (۸)
- مهر ۱۳۹۴ (۴)
- شهریور ۱۳۹۴ (۲)
- مرداد ۱۳۹۴ (۶)
- تیر ۱۳۹۴ (۷)
- خرداد ۱۳۹۴ (۴)
- ارديبهشت ۱۳۹۴ (۱۱)
- فروردين ۱۳۹۴ (۵)
- اسفند ۱۳۹۳ (۵)
- بهمن ۱۳۹۳ (۱۷)
- دی ۱۳۹۳ (۵)
- آذر ۱۳۹۳ (۴)
- آبان ۱۳۹۳ (۵)
- مهر ۱۳۹۳ (۹)
- شهریور ۱۳۹۳ (۲۸)
- مرداد ۱۳۹۳ (۸)
- تیر ۱۳۹۳ (۴)
- خرداد ۱۳۹۳ (۱۷)
- ارديبهشت ۱۳۹۳ (۸)
- فروردين ۱۳۹۳ (۹)
- اسفند ۱۳۹۲ (۶)
- آذر ۱۳۹۲ (۳)
- آبان ۱۳۹۲ (۲)
- ارديبهشت ۱۳۹۰ (۱)
نظرات (۱)
سید محمد مدنی
پاسخ: