جمعه, ۷ ارديبهشت ۱۴۰۳، ۰۱:۱۴ ق.ظ

زن جلوه جمال خدا

مطالب کلاس های دارالقرآن

 

آنکه به او جسم مردانه داد آن کالبد و جسم را ابزاری برای بروز جلال خویش و آنکه به او جسم زنانه داد آن جسم را ابزاری برای بروز جمال خودش قرار داد .

حدیثی از امیر المؤمنین علی (‌ ع ) :

" عقول النساء فی جمالهنّ و جمال الرجال فی عقولهم "

ترجمه : عقل زنان در جمال آنان است و جمال مردان در عقل آنان

در حقیقت ، مد را جلوه ی جلال خودش و زن را جلوه ی جمال خودش قرار داد .

خداوند این عالم را با جمالش اداره می کند آن هم از روی حکمت

شیطان(‌ لعنت الله علیه ) چون می دانست اگر مرد با جلال و زن با جمال با یکدیگر پیوند و وصلتی برقرار کنند در واقع جلوه ها و اجزاء این عالم نیز از روی حکمت الهی بخوبی اداره می شود و عالم مملکتی الهی خواهد شد ، برای اینکه این هدف محقق نشود شروع کرد به تفرقه انداختن بین زن و مرد (( یفرقون به بین المرء و زوجه )) و این کار را از دو طریق انجام داد :

1 - تا می توانست به بهانه های مختلف از وصلت و ازدواج زن و مرد جلوگیری کرد ( در نتیجه آمار ازدواج پایین آمد )
2 - یا اینکه بین زن و همسرش تفرقه و جدایی ایجاد کرد ( در نتیجه آمار طلاق بالا رفت )

 

وَاتَّبَعُواْ مَا تَتْلُواْ الشَّیَاطِینُ عَلَى مُلْکِ سُلَیْمَانَ وَمَا کَفَرَ سُلَیْمَانُ وَلَکِنَّ الشَّیْاطِینَ کَفَرُواْ یُعَلِّمُونَ النَّاسَ السِّحْرَ وَمَا أُنزِلَ عَلَى الْمَلَکَیْنِ بِبَابِلَ هَارُوتَ وَمَارُوتَ وَمَا یُعَلِّمَانِ مِنْ أَحَدٍ حَتَّى یَقُولاَ إِنَّمَا نَحْنُ فِتْنَةٌ فَلاَ تَکْفُرْ فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُمَا مَا یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَزَوْجِهِ وَمَا هُم بِضَآرِّینَ بِهِ مِنْ أَحَدٍ إِلاَّ بِإِذْنِ اللّهِ وَیَتَعَلَّمُونَ مَا یَضُرُّهُمْ وَلاَ یَنفَعُهُمْ وَلَقَدْ عَلِمُواْ لَمَنِ اشْتَرَاهُ مَا لَهُ فِی الآخِرَةِ مِنْ خَلاَقٍ وَلَبِئْسَ مَا شَرَوْاْ بِهِ أَنفُسَهُمْ لَوْ کَانُواْ یَعْلَمُونَ ﴿ بقره 102﴾

ترجمه : و آنچه را که شیطان[صفت]ها در سلطنت‏سلیمان خوانده [و درس گرفته] بودند پیروى کردند و سلیمان کفر نورزید لیکن آن شیطان[صفت]ها به کفر گراییدند که به مردم سحر مى‏آموختند و [نیز از] آنچه بر آن دو فرشته هاروت و ماروت در بابل فرو فرستاده شده بود [پیروى کردند] با اینکه آن دو [فرشته] هیچ کس را تعلیم [سحر] نمى‏کردند مگر آنکه [قبلا به او] مى‏گفتند ما [وسیله] آزمایشى [براى شما] هستیم پس زنهار کافر نشوى و[لى] آنها از آن دو [فرشته] چیزهایى مى‏آموختند که به وسیله آن میان مرد و همسرش جدایى بیفکنند هر چند بدون فرمان خدا نمى‏توانستند به وسیله آن به احدى زیان برسانند و [خلاصه] چیزى مى‏آموختند که برایشان زیان داشت و سودى بدیشان نمى‏رسانید و قطعا [یهودیان] دریافته بودند که هر کس خریدار این [متاع] باشد در آخرت بهره‏اى ندارد وه که چه بد بود آنچه به جان خریدنداگر مى‏دانستند (102)

 

پیام های این آیه (( یفرقون به بین المرء و زوجه )) :

(( زوجه )) : زن باید زوج مردش باشد نه اینکه تک روی کند .

(( و )) : این واو نشانه ی مشترکات بین مرد و زن می باشد و اختلافات انسانها عموماً در مشترکاتشات صورت می گیرد .

(( بین )) : آن چیزی که بین آنان مشترک است ،‌بچه ، خانه ، مال ، پدر و مادر ، خواهر ، برادر ، خوراک ، پوشاک و . . . می باشد .

(( المرء )) : مرد قوام زندگی است (( الرجال قوامون علی النساء )) اگر ستون خیمه متزلزل بشود ( که مرد ستون خانواده است )‌آنگاه خیمه فرو خواهد ریخت .

الرِّجَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاء بِمَا فَضَّلَ اللّهُ بَعْضَهُمْ عَلَى بَعْضٍ وَبِمَا أَنفَقُواْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ فَالصَّالِحَاتُ قَانِتَاتٌ حَافِظَاتٌ لِّلْغَیْبِ بِمَا حَفِظَ اللّهُ وَاللاَّتِی تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَاهْجُرُوهُنَّ فِی الْمَضَاجِعِ وَاضْرِبُوهُنَّ فَإِنْ أَطَعْنَکُمْ فَلاَ تَبْغُواْ عَلَیْهِنَّ سَبِیلاً إِنَّ اللّهَ کَانَ عَلِیًّا کَبِیرًا ﴿ سوره نساء 34﴾

ترجمه : مردان سرپرست زنانند به دلیل آنکه خدا برخى از ایشان را بر برخى برترى داده و [نیز] به دلیل آنکه از اموالشان خرج مى‏کنند پس زنان درستکار فرمانبردارند [و] به پاس آنچه خدا [براى آنان] حفظ کرده اسرار [شوهران خود] را حفظ مى‏کنند و زنانى را که از نافرمانى آنان بیم دارید [نخست] پندشان دهید و [بعد] در خوابگاه‏ها از ایشان دورى کنید و [اگر تاثیر نکرد] آنان را ترک کنید پس اگر شما را اطاعت کردند [دیگر] بر آنها هیچ راهى [براى سرزنش] مجویید که خدا والاى بزرگ است (34)

شیطان لعین عملاً با ایجاد تزلزل در ستون خیمه خانواده و تک روی در بین مشترکاتشان ، آنان را به سمت تفرقه سوق می دهد .

اگر زن با مدیریت خویش از مرد توقع بروز جلال و از خودش توقع بروز جمال را داشته باشد می توان آن مشترکات را بخوبی اداره کند .

(( یفرقون )) هدف شیطان ایجاد تفرقه و جدایی بین مرد و زنش می باشد ، ( تا جلال و جمال الهی که زیباترین و عظیم ترین جلوه های آن در مرد و زن تجلی می کند به عرصه ی ظهور نرسد )

( و ما هم بضارین به من احد الا باذن الله ) ( ادامه آیه 102 سوره بقره )

ترجمه : ولی هیچ گاه نمی توانند بدون اجازه خداوند ، به انسانی زیان برسانند .

خداوند به چه کسانی اجازه می دهد که شیطان به آنها ضرر برساند ؟‌ آن افرادی که نیّت خالصانه برای پیشبرد اهداف الهی انجام نمی دهند ، اگر آنان خالصانه برای پیشبرد اهداف الهی تلاش می کردند ، خداوند القائات شیطانی را از آنان دور می کرد .

آیه زیر این موضوع را تأیید می کند .

وَمَا أَرْسَلْنَا مِن قَبْلِکَ مِن رَّسُولٍ وَلَا نَبِیٍّ إِلَّا إِذَا تَمَنَّى أَلْقَى الشَّیْطَانُ فِی أُمْنِیَّتِهِ فَیَنسَخُ اللَّهُ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ ثُمَّ یُحْکِمُ اللَّهُ آیَاتِهِ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ ﴿ سوره حج 52﴾

ترجمه: و پیش از تو [نیز] هیچ رسول و پیامبرى را نفرستادیم جز اینکه هر گاه چیزى تلاوت مى‏نمود شیطان در تلاوتش القاى [شبهه] مى‏کرد پس خدا آنچه را شیطان القا مى‏کرد محو مى‏گردانید سپس خدا آیات خود را استوار مى‏ساخت و خدا داناى حکیم است (52)

ترجمه : هیچ پیامبری را پیش از تو نفرستادیم مگر اینکه هرگاه آرزو می کرد ( و طرحی برای پیشبرد اهداف الهی خود می ریخت ) ، شیطان القائاتی در آن می کرد ؛ امّا خداوند القائات شیطان را از میان می برد ، سپس آیات خود را استحکام می بخشید و خداوند علیم و حکیم است .

بر اساس این آیه شیطان کسانی را منحرف می کند که نیّاتشان خالص و برای خدا نمی باشد .

لِیَجْعَلَ مَا یُلْقِی الشَّیْطَانُ فِتْنَةً لِّلَّذِینَ فِی قُلُوبِهِم مَّرَضٌ وَالْقَاسِیَةِ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ الظَّالِمِینَ لَفِی شِقَاقٍ بَعِیدٍ
﴿ سوره حج 53﴾

ترجمه : تا آنچه را که شیطان القا مى‏کند براى کسانى که در دلهایشان بیمارى است و [نیز] براى سنگدلان آزمایشى گرداند و ستمگران در ستیزه‏اى بس دور و درازند (53)

ترجمه : هدف این بود که خداوند القای شیطان را آزمونی قرار دهد برای آنها که در دلهایشان بیماری است ، و آنها که سنگدلند ، و ظالمان در عداوت شدید دور از حق قرار گرفته اند .

آنان به قساوت قلب مبتلا شده اند و در قلب هایشان مرض می باشد ( نیت ناخالص ) اما باز روزنه امید و نجاتی برای آنان وجود دارد ، آنان کسانی هستند که متوجه ی ناخالصی نیّت خود شده و هجوم القائات شیطانی را نتیجه ی نیّت نا خالص خودشان می دانند و درس گرفته و نیّت خود را خالص می کنند ، چرا که آن را نیز از مکر خداوند می دانند که بدین وسیله ( با اجازه دادن به تهاجم القائات شیطانی ) می خواست آنان را متوجه ناخالصی نیّت شان بکند و بدین وسیله ایمان آورده و دلهایشان نرم می شود .

وَلِیَعْلَمَ الَّذِینَ أُوتُوا الْعِلْمَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِن رَّبِّکَ فَیُؤْمِنُوا بِهِ فَتُخْبِتَ لَهُ قُلُوبُهُمْ وَإِنَّ اللَّهَ لَهَادِ الَّذِینَ آمَنُوا إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِیمٍ ﴿54﴾

ترجمه : و تا آنان که دانش یافته‏اند بدانند که این [قرآن] حق است [و] از جانب پروردگار توست و بدان ایمان آورند و دلهایشان براى او خاضع گردد و به راستى خداوند کسانى را که ایمان آورده‏اند به سوى راهى راست راهبر است (54)

شرح : چرا که از آنان کسانی هستند که آن را نیز امتحان الهی می دانند و به آن ایمان آورده
و در نتیجه قلب هایشان نرم می شود یعنی قساوت و سختی و در حقیقت از مرض و ناخالصی
بیرون می آید .

آنان در اثر فهمیدن و معرفت نسبت به نیّت های ناخالصشان استغفار زیاد می کنند و به لطف خداوند در صدد اصلاح آن بر می آیند و به معرفت نفس واحده رسیده و در نتیجه خداوند ،‌دلهای سخت و با قساوت آنان را برای درک معارف ،‌نرم می کند و آنان را به مسیر الی الله که صراط المستقیم است هدایت می کند .

صراط : امام معصوم می باششد که معرفت امام زمان راه و صراط رسیدن به معرفت خداست ( من عرف نفسه فقد عرف ربّه )

آیات مرتبط با این موضوع :

وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاء وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ ﴿ اعراف 96﴾

و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم ولى تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم (96)

وَیَا قَوْمِ اسْتَغْفِرُواْ رَبَّکُمْ ثُمَّ تُوبُواْ إِلَیْهِ یُرْسِلِ السَّمَاء عَلَیْکُم مِّدْرَارًا وَیَزِدْکُمْ قُوَّةً إِلَى قُوَّتِکُمْ وَلاَ تَتَوَلَّوْاْ مُجْرِمِینَ ﴿ هود 52﴾

و اى قوم من از پروردگارتان آمرزش بخواهید سپس به درگاه او توبه کنید [تا] از آسمان بر شما بارش فراوان فرستد و نیرویى بر نیروى شما بیفزاید و تبهکارانه روى بر مگردانید (52)

 

 

 

مشکلات زناشویی

 

خداوند خودش مشکلات زناشویی را حل کرده است امّا ما به راه حل خدا اعتنایی نکرده ایم و عملاً خلاف آن را عمل کرده ایم .
✅ خداوند مرد را جلوه ی جلال خودش و زن را جلوه ی جمال خودش آفریده است .
یعنی اینکه مرد نیاز به جمال زن و زن نیاز به جلال مرد دارد .
زن باید جلال را بدلیل نیازش از مردش تقاضا کند و خودش نیز جمالش را برایش بروز دهد چرا که ابراز جمال زن و بهره مندی از جلال مرد لازمه ی به کمال رسیدن زن است .
امّا کجاست آن آقایی که کجی ها را راست کند ؟ (( اللهم عجّل لولیک الفرج )) خداوند در ظهور ولی خود تعجیل بفرما آمین .
زن عموماً جمالش را از شوهرش دریغ می کند و یا اگر آنرا ابراز کند نیّت خالص برای رضای خدا ندارد همانطور که مرد عموماً جلالش را از همسرش دریغ می کند و یا اگر ابراز کند نیّت او هم خالصانه برای رضای خدا نیست (( اعوذ بالله من الشیطان الرجیم ))
✅جلال : قهر ، عظمت ، تحکّم ، اقتدار ، شکوه ، غضب ، سختی ، شدّت ، تکیه گاه . . . .
✅جمال : مهر و تواضع ، زیبایی ، نرمی ، محبت ، مدیریت ، ظرافت ، گرمی ، لطافت ، عشق ، آرامی ،‌ آرامش ، ‌متکی بودن ،‌ رحم ،‌ اطاعت ،‌ احترام و . . .
راه عاطفه و مهر و رحم گاهی بیش از راه قهر کارساز است و این راه را زن بهتر از مرد درک می کند گرچه راه قهر را ممکن است مرد بهتر از زن بپیماید .
✅✅البته اگر زن به کمال نهایی راه یافت ،‌ توان تعدیل قوا را نیز خواهد یافت ، همچنان که مرد اگر به کمال نهایی راه یابد ، قدرت تعدیل قوا را دارد ،‌ اما زن و مرد متوسط ( از نظر کمالات ) از رشته های خاص مدد می گیرند و رشته ی محبّت و مهر ، کمتر از رشته ی قهر نیست .
امّا زن هر وقت جلالی از مرد دید از او متنفر شد و متقابلاً جمال را از او دریغ کرد و با او جلال گونه برخورد کرد ، در حقیقت دلیل تنفر زن نیز این است که چون زن فطرتاً مدیر است باید همه چیز با هماهنگی با او باشد .
زن مدیر است و مرد ناظم ( نظم دهنده ) اگر ناظم خودش بدون دستور و هماهنگی با مدیر اقدام به نوعی نظم دهی بکند ،‌مسلماً زن که مدیر است به شدت به هم می ریزد ،‌امّا اگر خود مدیر ( زن ) از ناظم ( مرد ) بخواهد که در صورت لزوم برای نظم دهی امورات از موضع جلال و شدت خود استفاده بکند ، آن زیبا خواهد بود .
✅زن برای به کمال رسیدنش باید از مرد بخواهد اگر چنانچه خطایی از او سر زد ،‌ تذکر بدهد و از شوهرش بخواهد که او را ببخشد و از او عذرخواهی کند . این رفتار رفتاری زیبا و جمال گونه است و اگر عملکرد او غضبناک و طلبکارانه باشد ، در اصل از حقیقت خود دور شده پاسخ مثبتی از عملش نخواهد گرفت .
✅امّا مردان عموما اگر خطایی را مرتکب شوند در دل شرمنده و عذرخواه خواهند بود .
چرا که هر جلالی ، ‌جمالی درون او مستتر و هر جمالی ، جلالی در او مستتر است .
در هر صورت ، یک زن باید برای به کمال رسیدنش و تقرب به خدا بنوعی ریاضت را بر خود هموار کند تا به توسط برخوردهای جلال گونه شوهرش کجی های اعمال او راست شود و جز جمال چیزی نثار شوهرش نکند همانطور که یک مرد نیز با بهره مندی از برخورد جمال گونه زن کجی های اعمال و رفتارش راست می شود .
✅این فقط انسان کامل است که در وقت لزوم جلال و یا جمال را عادلانه و بجا می تواند بروز دهد و الّا انسانهای دیگر که قدرت تشخیص آنان کم است و هوای نفس آنان زیاد است نمی توانند آنگونه که شایسته است تعادل بین جمال و جلال را حفظ کنند ، پس آنان نباید این ریسک را بکنند .
✅شاگردان این مدیر و ناظم ( زن و مرد ) اعضاء و جوارحشان ( زبان ، دست ، پا ، چشم ، گوش ، دل ،‌ عقل و . . . ) می باشند که باید جوارح زن تحت برخورد جلال گونه مرد و اعضاء و جوارح مرد تحت برخورد جمال گونه زن تربیتی الهی بشوند .
✅در درجه ی اول مملکت وجود زن ( مدیر ) باید به مملکت وجود مرد ( ناظم ) اطمینان و آرامش بدهی تا او بتواند در جهت رضای خدا قدم بردارد و بین آنان مودّت و رحمت حاکم شود .
وَمِنْ آیَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُم مِّنْ أَنفُسِکُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْکُنُوا إِلَیْهَا وَجَعَلَ بَیْنَکُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِی ذَلِکَ لَآیَاتٍ لِّقَوْمٍ یَتَفَکَّرُونَ ﴿ روم21﴾
ترجمه : و از نشانه‏هاى او اینکه از [نوع] خودتان همسرانى براى شما آفرید تا بدانها آرام گیرید و میانتان دوستى و رحمت نهاد آرى در این [نعمت] براى مردمى که مى‏اندیشند قطعا نشانه‏هایى است
✅زن از آنجایی که جلوه ی جمال خداست باید به شوهرش آرامش بدهد که این حرکت نهایتاً به آرامش خودش منتهی می گردد .


زن باید از هر چیزی ، یا کاری که موجب به هم ریخت و از بین رفتن آرامش شوهرش می شود ،‌خودداری کند و آن آرامش حقیقی موقعی حاصل می گردد که او همسرش را از صمیم دل دوست داشته باشد .
✅ممکن است برای شما سؤال پیش آید که آیا امکان دارد که من به خاطر رضای خدا آرامش شوهرم را به هم بزنم و رفتاری مطابق با رضای خدا از خود نشان دهم امّا در دل ، همسرم را دوست نداشته باشم ؟
این امر محال است که کسی واقعاً به خاطر جلب رضایت خداوند به همسرش محبت کند و احترام بگذارد ( در حقیقت جمال گونه رفتار کند ) امّا او را از ته دل دوست نداشته باشد .
این از دو حال خارج نیست ، یا رفتارش جمال گونه نیست و یا اینکه در نیّت ،‌ خالص نمی باشد و کار را برای خدا انجام نمی دهد ، چرا که ما همه از خداییم .
إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعونَ ﴿ بقره 156﴾
ما از آن خدا هستیم و به سوى او باز مى‏گردیم (156)
به عنوان مثال :
✅‌مگر موج دریا از دریاجداست ؟
مگر ما می توانیم بگوییم ما دریا را دوست داریم امّا موج دریا را دوست نداریم ، زن باید چون ساحل باشد که وقتی موج دریا ( مرد ) احیاناً با شدت و خروش با ساحل ( زن ) برخورد کرد ،‌بلافاصله با آرامش و آرامی او را به دریا بازگرداند .
این ساحل است که موجب به آرامش رسیدن موج دریا و رجعت دوباره آن به دریا می شود ،‌و اگر احیاناً موج دریا مواد زائد و آلوده را با خود به ساحل آورد ، با نرمی و آرامش آنها را از او گرفته و او را پاک می کند و به دریا برمی گرداند .
✅این زن است که با رفتاری جمال گونه ( مهر ،‌ تواضع ،‌ محبت ، احترام و . . . ) موجب به کمال رسیدن خودش میشود و نهایتاً‌ به خدا می رسد .
این خداوند رحمان و رحیم است که با برقراری مودت و رحمت در بین آنان موجبات تقرب آنان را فراهم می کند .
خداوند عالمیان فرمانده کل قوا است که به دلیل امتحان کردن بندگانش آنان را اعم از زن و مرد ،‌ در حیطه ی مسئولیت ها و توانایی ها و کارآیی های خودشان قرار داده است .
✅زن و مرد نیز خود باید بدانند که اگر بر خلاف میل و رضایت خداوند عالم قدم بردارند ،‌او ،‌آن توفیقات را از آنان خواهد گرفت و در این هنگام از دایره ی کمال نهایی خارج خواهند شد .
✅دقت شود که حریم های بین زن و شوهر شکسته نشود ،‌چرا که ترمیم آن بسیار مشکل است ،‌امّا اگر احیاناً این امر اتفاق افتاد ، ‌زن می تواند با برخورد جمال گونه خود ( توأم با مدیریت ) با توکل به خدا ،‌آن خسارت های وارده به خانواده و زندگی مشترکشان را ترمیم کند ، زیرا خداوند عالم نیز عموماً‌با جمالش ( با مهر و محبتش ) انسانها را به راه آورده است و شکستگی های آنان را
شکسته بندی کرده است .
imammouod.blog.ir

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">