پنجشنبه, ۱ آذر ۱۴۰۳، ۰۲:۱۹ ب.ظ

معرفت نفس - (قسمت سوم ) - کلاس دارالقران

مطالب کلاس های دارالقرآن


چقدر ما روی معرفت نفس کار کردیم ؟ می دانی معرفت نفس یعنی چه ؟  آدم(نفس انسان) می نشیند جلوی جسم وروحش و آنها را تنظیم می کند .چرا بیماری جسمی داری نفس تنگی بیماری قلبی ،......آنها را تنظیم کن ، درست کن ، اخلاقت را درست کن. بنشینید جلوی جسم وروح درستش کنید ، تنظیمش کنید . خدا اگر دو کلمه به ما یاد می دهد برای اینکه می خواهد آدم رادرمعرض امتحانات قرار دهد . حالا آمدیم ویکی نشست جلوی جسم وروحش ، مگر امام خمینی ننشست جلوی جسم وروحش ؟ نشست ، قلبش شکل پیدا کرد و اجلش رسید ، چرا نتوانست جلوی آنرا بگیرد! چرا فلان عالم ، اولیای خدا ، سرطان گرفت ؟ چرا ؟ مگر اینها معرفت نفس نداشتند ؟
 اگر انسان نشست جلوی جسم وروحش وخواست جسم وروحش را ترمیم کند ، فقط در صورتی می تواند که اذن خدا باشد ، بس این نباید فراموش شود حالا اینها مراحلی است که خدا خودش به موقع به آدم می رساند . حال یک نکته " شما در نظر بگیرید نفس ها ی ما آنقدر مستعد شود که ما بنشینیم جلوی جسم وروحمان و آنها را مدیریت کنیم وبا توجه به درک حضور ، کارهایمان ، رفتارهایمان ، کردارمان ،......همه وهمه با هماهنگی با امام زمان (عج) انجام شود . این یعنی چه ؟ یعنی وقت ظهور است انشاء الله " اللهم اکشف هذه الغمه از هذه الامه بحضوره وعجل لنا ظهوره بحضور" ، یعنی درک حضور .

 به فرموده امام محمد باقر (ع) : "چه گمان کرده اید ؟ آیا گمان کرده اید که چشم های بینا و گوش های شنوا ی ما شما را نمی بیند ... من شیعیانم را وفرزندانم را به این برنامه فرمان می دهم"

. کدام برنامه ؟ درک محضر گوش وچشم امام معصوم ، خوب حالا برنامه ریزی کنیم این را برنامه زندگی مان قرار دهیم . خانم ها عیددیدنی بادرک حضورش ، با آقا بشینیم با آقا حرف بزنیم ، با همسایه با بچه ها با هر کسی حرف می زنیم ، آقا نشسته شما اگر بزرگتری کنارتان نشسته باشد وقتی در حال حرف زدن با کسی هستی تمام حواست این است که در برابر این بزرگتر نکند حرفی بزنی که بد باشد نکند کاری کنم که بد باشد ! شرم حضور و ادب حضور حاصل خواهد شد . برنامه باید این باشد !

چرا ما اینقدر افراط وتفریط داریم ؟ چرا اینقدر در زندگی نامتعادل هستیم ؟ برای اینکه خودمان برنامه ریزی می کنیم ! وقتی ما برنامه ریزی کنیم چیزهایی را فراموش می کنیم . چیزهایی خوب می شود ، بعضی ها بد می شود . پس حالا بیاییم برنامه ریزیمان رابا بهره مندی و بهره وری از وجودامام زمان (عج) تنظیم کنیم  مثل دونفر که با هم راه می روند آن یک نفرکه باما در حال پیاده روی است بزرگی است ، عالمی است ، شما چکار می کنید ؟ میگویید با اجازه شما من از این نانوایی 2 تا نان بخرم ؟ با اجازه شما من الان این حرف را به فلانی بگویم ؟ با اجازه شما من فلان کار را انجام بدهم ؟ یک صلاح، مشورت می کنیم با او چون قبولش داریم ما هم بیاییم در کلیه کارهای زندگیمان همین حالت را با امام زمانمان داشته باشیم ، اما قبول کنید که می شود این حالت را پیدا کرد از کم شروع کنیم وبرنامه ریزی کنیم تمرین کنیم ، خودمان را عادت بدهیم .
 شیعیان ، آنهایی که زمان امام معصوم بودند اگر می خواستند بدانند فلان کارشان درست است یا غلط ؛ دو قدم راه می رفتند خدمت امام وسوال می کردند. یکی از القاب امام زمان(عج) جمعه بود چرا ؟ چون زمان غیبت صغری کسانی که به دیدارشان می رفتند نمی شد بگویند دیدار امام زمان (عج) می رویم از طرف حکومت رد یابی می شدند می گفتند :جمعه می آید ، جمعه آمد ، جمعه فلان جاست ، حال فهمیدند منظور از جمعه یعنی چی ؟بالاخره افرادی کم وبیش به ایشان دسترسی داشتند اما از زمانی که غیبت کبری شروع شد همه فکر کردند آقا دیگر نیست رفته است جایی , رفته جایی وخانه گرفته ودر دسترس نیست و باید دعای فرج بخوانیم تا آقا بیاید کارها یمان راهم درست کنیم تاانشاء الله لایق ظهور آقا باشیم این نمی شود ! مثال : برق می رود شما چکار می کنید ؟ بلافاصله می گویید بچه ها تکان نخورید یعنی چی ؟یعنی اول باید من نور بیندازم  بچه ها بلند نشوید زمین میخورید ، بچه ها بنشینید ! می روی شمع روشن می کنی و می آوری سوال : بچه ها بعد از دیدن نور به چهره ی تو نگاه می کنند یانه  کارهای خودشان را ادامه می دهند ؟ کارهایی که قبل از خاموشی نور وقطع برق انجام می دادند را دنبال میکنند . از نور استفاده می کنند برای انجام دادن کارهایشان. یعنی شما می گویید خدا  آن ارحم الراحمین برای غیبت کبری ما اینقدر برنامه ریزی نداشته که مسیر حرکت ما را روشن کند. آیا نباید هیچ نوری باشد که بفهمیم که مثلا  فلان جا برویم یا نرویم یا فلان کار را انجام بدهیم یا ندهیم ؟
فقط عقل ؟! عقل که خیلی وقت ها خطا می کند !
دل ؟ دل که خیلی وقت ها خطا می کند !
این عقل ودل بایدوصل به چه باشدکه دیگر خطا نکند ؟
ازکدام نور باید بهره بگیرد تا راهکار های در اموراتش را بفهمد ؟
جواب: نور حضور امام زمان (عج)، نور وجود مبارک امام زمان (عج )
چقدر آ قا دلش می سوزد برای آنها یی که از این نور بهره نمی برند در زندگی تک تک شیعیان چنین نوری وجود دارد اما ازاین نور استفاده نمی کنند چون او را نمی شناسند ویا هنوز او را باور نکرده اند .

مثل خیلی ها به تاریکی عادت کردیم به همین علت خیلی زمین می خوریم .......
اینها مثالهایی است برای درک این مطلب غافل از اینکه قصه این است که "الله نور السموات والارض " او نور آسمانها وزمین است و انتخاب کرد که نور خودش را از طریق اوساطع کند به عالم طبیعت و ملکوت ، آن واسطه که از طریق او همه کارها را انجام میشود خود امام زمان (عج) است آنوقت می شود حضور نداشته باشد درجاهایی که خودش باعث خلقت آنها شده ، خودش باعث ایجاد آنها شده ؟
به دور خود چرخیدن خیلی سخت است گیج زدن خیلی سخت است این همه دویدن ونرسیدن خیلی سخت است . یا زهرا (س) عنایتی کن انشاء الله همه ی شیعیان ، همه ی عاشقانت همه ی عالم ، انشاءالله دست ولایی شما برسرمان کشیده شود وهمه به کمال برسیم به ظهور برسیم انشاءالله . مثال آدم می خواهد بفهمد ساعت چند است ؟ یا به ساعت نگاه می کند یا به موبایل . هرکاری داری به آقا نگاه کن با چشم دلت جواب می دهد چطورموبایل را باور کرده ایم اما هنوز به اندازه ی یک موبایل آقا را باور نکرده ایم چرا انسان از موبایل استفاده می کند ؟ چون می داند خودش چیزی ندارد که زمان را نشان بدهد خودش را ناتوان می بیند از یک ابزار برای فهم مطلب استفاده می کند " این السبب  متصل بین الا رض والسماء " کجاست آن آقایی که اتصال ما وملکوت را ایجاد می کند سبب کجاست ؟ ما اگر بفهمیم سبب احتیاج داریم به سراغش می رویم .
از فقدان این معرفت بدرگاه خدا گریه کنیم . توسل پیدا کنیم " یضج الضاجون"
بگذاریم اشکمان  جاری شود بگیم خدا ,این چیست که من نمی فهمم ؟ " فاغث "  کمی که داد و فریاد برآریم بداد و فریادمان آن فریاد رس می رسد " یا غیاث المستغیثین " چیه که من نمی فهممش ؟ امام زمان (عج) فرمودند : به اینجا که
برسد (اشاره به گلویشان کردند ) من دستتان را می گیرم . هنوز نرسیده ، هنوزاموراتمان را با چیزهای دیگر رفع ورجوع می کنیم مثلا" می گوئیم الان ظهر است ساعت هست نگاهی بیانداز تا اشتباه نکنی هنوز اذان نگفته  که نماز بخوانی ، ما اینقدر فهمیده ایم که ساعت هست وباید به آن نگاه کنیم تا زمان را دقیق بفهمیم  ؛ اما هنوز نفهمیده ایم که یک آقایی در این عالم است که خلیفه خدا روی زمین است سبب اتصال دنیای
ما به عالم ملکوت است . هنوز اینقدر نفهمیدیم حالا فهمیدیم ! چکار کنیم ؟ پله به پله می رویم جلو.
 حالا بگو کجاست ؟ خدایا چرا نمی فهمم اورا ؟ هرچه نفهمیدی برو جلو یکسرخالصانه آنرا از خودش  در خواست کن " ادعونی فاستجب لکم " گر گدا کاهل بود تقصیر صاحب خانه چیست !
نشستیم دست روی دست گذاشته ایم  که به کمال برسیم . برای کمال باید گریه کرد برای رسیدن به کمال باید استغفار کرد برای باید پا روی دل گذاشت برای باید حق الناس را ادا کرد برای باید حرف قران و احادیث را گوش کرد .
غافل از اینکه همه موجودات همه هستی همه اشیاء , این ساعت ، این میز ، این آدم ها، این حیوانات ، این گل وگیاه ، همه ی این عالم تجلی امام زمان (عج) است . توبه هرعلمی در عالم بخواهی دسترسی پیدا کنی فقط کافیست درک حضور داشته باشی اگر اذن خدا باشد به آن می رسی " وابتغوا الیه الوسیله " اگر اذن خدا در آن باشد به همه چیز می توانی برسی ، اصلا" نمی خواهد به همه ی علوم دسترسی پیدا کنی همین همسر داری را یاد بگیرید باور کن از علوم در ماه وستارگان  وکهکشانها ونجوم وعلم فرانسوی وانگلیسی وهمه اینها ارزشش بیشتر است  چراکه موجب تحکیم خانواده که پایه و اساس جامعه میباشد .
 ما فقط باید مداومت در درک حضور را ازخدا بخواهیم باید با درک حضور دعا کرد . تنها تنها دعا نکنید، در محضر آقا بنشینید و دعا کنید. حقیقت امر این است که تو به برکت وجود او به برکت دست او که برای دعا بالا برده ؛ توهم دستت را بالا می بری ودعا می کنی " الحمد الذی هدانالهذا....."
خیلی ازما ها خیلی چیزها را شیندیم ، فهمیدیم ، می دانیم اما هنوز انگار راه نیفتاده ایم ؛ چکار کنیم ؟
 " فاخلع نعلیک " امام زمان (عج) در تفسیر این آیه فرموده اند : یعنی تعلقاتت را رها کن  ؛ همان کاری که معمولا ما نمی کنیم بعد این کجا ست که متوقف میشویم ؟ منظور این نیست که مثلا" برو کل دل بستگی ها به دنیا را کنار بگذار ، منیت ها یت را درست کن ،.......  اینکه خیلی سختی دارد ، ضرب الاجل ترین وسیله برای رها
کردن  این تعلقات این است نه تنها تلاش خودت را در این جهت بکنی بلکه وقت وبی وقت ، شب ونصف شب ، در طول روز ، هر وقت فراغتی داشتی توسل خالصانهای داشته باش بگو خدا یا، آقا یابن الحسن (عج) فاطمه جان ناله کن ضجه بزن داد و فریاد کن ،بی قراری کن اینقدر شیک وکلاسیک رفتار نکن بگو من امام زمان می خواهم ، این فوت کوزه گری است در هرحالی در هر موقعیتی بی قرارو بی تاب آقا باشی وابراز کنی .
سید بحرالعلوم کنار خیابان ایستاده بود دسته عزاداری امام حسین (ع) را دید  مثل همه داشت نگاه می کرد یکدفعه همه دیدند سید عمامه اش را انداخت کفشش را در آورد پای برهنه به سر زنان همراه دسته می دوید( این یعنی نعلین را در آورد) بعد گفتند او امام زمان (عج) را در دسته دیده  واینگونه بدنبالش رفته . یکی می بیند ونعلین را در می آورد وبرسر می زند و بدنبالش میرود ؛ یکی هم ندیده  نعلین را در می آورد برسر میزند , بی تابی میکند و بدنبالش میگردد.


 
اللهم ارنی الطلعه الرشیده
اللهم عجل لولیک الفرج

نظرات (۰)
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">